تربیت دختران در دوران بلوغ یکی از مهمترین مسئولیتهای والدین و جامعه است که نیازمند توجه و برنامهریزی دقیق است. تربیت در دوران بلوغ، بازه زمانی حساسی است که در آن دختران به سرعت تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی را تجربه میکنند.
این تغییرات نه تنها بر رشد و پیشرفت شخصیت آنها تأثیر میگذارند، بلکه زمینهساز موفقیت آنها نیز میشوند. در این مقاله، به بررسی موضوع هایی از جمله تعریف دوران بلوغ، تربیت در دوران بلوغ، تکالیف الهی برای دختران در این دوران، تغییرات روانی و جسمانی، تغذیه مناسب، نقش والدین در حمایت از نوجوان، و آسیب های این دوران پرداخته شده است تا به والدین و مربیان کمک کند تا با بهترین روش ممکن این مرحله حساس را مدیریت کنند.
تربیت در دوران بلوغ، دورهای مابین کودکی و بزرگسالی است که در این دوره تغییرات دینامیک در مغز و غدد بدن باعث تغییرات جسمانی، روانی و رفتاری در فرد میشود.هنگامی که سخن از بلوغ به میان میآید توجه ما بیشتر به غرایز جنسی، تغییرات فیزیولوژیکی و... معطوف میشود؛ که نشانگر آغاز زندگی جنسی به معنای امکان بارورسازی و بارور شدن است. از میان این تغییرات میتوان از زیادشدن سرعت رشد، پیدایش صفات ثانوی جنسی و به طور کلی دگرگونی در شکل ظاهر بدن نام برد. از آنچه گفته شد، تربیت در دوران بلوغ تصاویر دیگری را نیز در ذهن مجسم میکند که گویایی تغییراتی است که در این دوره امکان وجود مییابند.
توجه اسلام به دختران را میتوان از سیره عملی پیامبر(ص) و ائمه(ع) و توجه به جایگاه دختران در سخنان این معصومان(ع) متوجه شد. عصري كه بهدليل جهالت و ناداني، دختران را زنده به گور ميكردند، پيامبر اكرم(ص) در برخورد با دخترش فاطمه(س) همگان را به حيرت وا ميداشت. دست دخترش را ميبوسيد و ميفرمود: «پدرش فداي او باد.» و زماني كه حضرت عازم سفر بود حضرت فاطمه(س) آخرين كسي بود كه پيامبر از او خداحافظي ميكرد و در بازگشت نيز زودتر از هر كسي به ديدن وي ميرفت و ميفرمود: «بوي بهشت را از دخترم فاطمه استشمام ميكنم».اين سيره و اين سخنان، ثابت ميكند كه در آخرين دين الهي، «دختران و زنان» از كرامت و جايگاه خاصي برخوردارند و تربیت دخترانه امری مورد توجه بوده است. خب همين اسلام براي حفظ كرامت و جايگاه دختران، مقرراتي هم وضع كرده كه حالا در قالب احكام شرعي در اختيار ما قرار دارد. دختران از وقتي كه به سن تكليف ميرسند بايد با اين احكام آشنا شوند.علاوه بر این دختران در این سن دچار تغییرات جسمی می شوند که در اصلاح به آن تربیت در دوران بلوغ می گویند.
در نگره اسلام، تکالیف الهی بایدها و نبایدهایی هستند که برای رسیدن به سعادت و کمال انسان ضرورت دارد. از این رو بیشتر از آن که تکلیف باشد ، حق مسلمی است که برای رسیدن به هدف ، الزام پیدا کرده است. نماز خواندن، روزه گرفتن و ... حق مسلم بشر برای رسیدن به کمال و سعادت الهی است. انسان برای زنده ماندن باید غذا بخورد، خوردن غذا ظلم در مورد انسان نیست بلکه حقی است که او را به کمال دنیوی (زنده ماندن) می رساند. اگر چه الزام و از جنس تکلیف است ولی در صورتی که نتایج آن مد نظر قرار گیرد شیرین و گوارا است. حال اگر کودک کم شعوری ، توانایی درک و فهم مصلحت های غذا خوردن را نداند و به وسیله پدر و مادر الزام به غذا شود، نمی توان گفت که پدر و مادر در حق او ظلم کرده اند، بلکه تکلیف و الزام کردن کودک به وسیله پدر و مادر عین رحمت و مهربانی آنهاست.
بسیاری از انسان ها، در فهم تاثیر واجبات و ترک محرمات ، برای رسیدن به کمال دنیوی و اخروی ، مانند این کودک فکر می کنند. چون که از ظاهر این تکالیف فقط الزام و اجبار را می فهمند، توهم ظالمانه بودن آن را می نمایند ولی اگر این کودک به فهم و درک لازم از مناسبات تکالیف شرعی و نتایج متعالی آن که سعادت انسان در دنیا و آخرت است، برسد، به این قضاوت کودکانه خود خواهد خندید.کودک دوساله را از انواع غذا ها بهره مند می کنند ولی کودک شش ماه را فقط شیر می دهند، این امر دلیل بر ظلم به کودک دو ساله نیست. بلکه قابلیت های جسمی این کودک بیشتر شده است و زمینه پذیرش غذاهای مادی بیشتری را برای رشد و کمال جسمی دارا می شود.
در جنبه معنوی نیز ، نماز و روزه و واجبات الهی ، غذای روحی بشر است، اینکه دختر در سن نه سالگی استعداد و قابلیت روحی و روانی برای دریافت غذای روح را پیدا می کند و به دوران بلوغ میرسد، نشان دهنده کمال و فضیلت بیشتر اوست نه ظلم به او.
خداوند حکیم، زن را شش سال زودتر از مرد مکلّف می کند و به حضور می پذیرد و این یک توفیق و لطف الهی برای زنان می باشد. این نشانه آن است که زن برای دریافت فضایل و کمالات، شایستگی و استعداد بیشتری از مرد دارد و میتواند به دوران بلوغ وارد شود. دختر در سنّ نه سالگی آماده برقراری پیوند با خداوند است و خداوند او را به عنوان یک زن شایسته به حضور می پذیرد. تقدّم زن در تشرّف به تکلیف، نشانه آمادگی بیشتر او برای دریافت سریع فضیلت های انسانی است و این معنی، مسئولیت والدین و مربیان را در تربیت دختران سنگین تر می کند.
قال امیرالمومنین علی علیه السلام: «فالحق اجمل الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف، لا یجری لاحد الا جری علیه، و لا یجری علی احد الا جری له؛ امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: حق در میدان سخن گفتن، زیباست اما پای عمل که می رسد و بایستی با انصاف برخورد کرد بسیار سخت است.
هیچ کس را حقی نیست مگر اینکه تکلیفی دارد و هیچ کس را تکلیفی نیست مگر اینکه حقی برای او محقق است».باید توجه داشته باشید، حق و تکلیف دو روی سکه هستند. هر جا تکلیفی هست، حتما ملازم و مناسب با آن حقی نیز هست و هر جا حقی هست، حتما تکلیفی هم هست. سن تکلیف در حقیقت، سن رسیدن به حقوق انسانی است. یعنی همان گونه که انسان های بالغ دارای حقوقی هستند که جامعه باید آن را به رسمیت بشناسد، دختری هم که به بلوغ رسیده است، دارای همان حقوق خواهد بود. حق تملک بر اموال، حق ازدواج، حق داشتن بسیاری از مناصب و حقوق دیگر. مثلا دختری که 9 سال او تمام است، از نظر احکام دینی پشت سر او می توان نماز خواند - براساس فتوا به جواز اقتدای زن به زن - استقلال اقتصادی و حق تصرف در مال خود را دارا است و ... در حالی که این امور در پسران چند سال متاخر تر است.
بنابر این باید دختران بدانند که هر چند از نظر سنی کوچکتر از پسران می باشند و زودتر به مسیر تربیت در دوران بلوغ میرسند، ولی از نظر شخصیت بزرگترند. ظلم در صورتی محقق می شود که برای کسی تکلیفی در نظر گرفته شود ولی حق مناسب و معادل آن برای او در نظر گرفته نشود. خداوند متعال در قاعده ای کلی خطاب به بانوان می فرماید: «لهن مثل الذی علیهن بالمعروف؛[1] یعنی برای زنان همانند آنچه تکلیف دارند ، حقوقی است».
روانشناسان در این زمینه گفته اند: « نقطه زمانی پیدایش غریزه جنسی را در کودک، شروع دوران بلوغ می گویند. این دوره منشاء تغییرات زیادی در وجود شخص است.» اینکه در برخی روایات، خشن شدن موهای اطراف آلت تناسلی یا ترشح غدد جنسی را از نشانه های بلوغ می داند، مویدی بر این مطلب است که بلوغ امری تکوینی، فیزیولوژیک و پسیکولوژیک است. به عبارت دیگر ساختار وجودی دختران به گونه ای است که پیش از پسران به مراحلی از رشد و کمال جسمی(فیزیولوژیک ) و روحی و روانی(پسیکولوژیک) می رسند. پزشکان اگر چه بر عوامل مختلف هورمونی، ترشح غدد جنسی، رشد موهای خشن و ... و دلالت آن بر دوران بلوغ دختران صحه می گذارند، ولی سن دقیقی را بر این امر مشخص نکرده اند. نظریات مشهور بین پزشکان در سن بین هشت تا سیزده سالگی مردد است.
برخی دانشمندان علم پزشکی دوران بلوغ را به پنج مرحله تقسیم کردهاند که به «مراحل پنجگانه تانر» معروف است. در این طبقهبندی، مرحله اول دوران بلوغ دختران، تقریبا بین هشت تا یازده سالگی است.طبق گزارش برخی پزشکان، سن بلوغ بین دختران متفاوت است، متوسط این سن بین یازده تا سیزده سالگی است و وراثت در سن بلوغ دختران نقش دارد. در نظریهی دیگری آمده است: معمولا سن بلوغ دختران در ده سالگی شروع میشود و تا سن سیزده سالگی که همراه با تغییرات جسمی است، ادامه دارد. گاهی ممکن است دوران بلوغ قبل از هشت سالگی شروع شود که به بلوغ زودرس معروف است، یا ممکن است بلوغ تا بعد از سن چهارده سالگی به تأخیر بیفتد که بلوغ دیرهنگام نامیده میشود. از مجموع آراء پزشکی درباره بلوغ این نکات به دست میآید:
پزشکان اتفاق نظر دارند که روییدن موهای اطراف شرمگاهی یا زیر بغل، یا روییدن ریش در مردان و یا حاملگی و حیض شدن در زنان کاشف از دوران بلوغ است و بلوغ قبل از این علائم آغاز شده است.
سن دوران بلوغ در دختران و پسران، بسته به اینکه از چه زمانی هورمونهای زنانگی و مردانگی شروع به ترشح میکند متفاوت است. همین طور دوران بلوغ در مناطق گرمسیری با مناطق سردسیری متفاوت است، رسیدن به بلوغ در مناطق گرمسیر زودتر از مناطق سردسیر است.
بلوغ در دختران زودتر از پسران اتفاق میافتد.بر این اساس به نظر می رسد نظریه شرع مقدس در رابطه با سن دوران بلوغ ، از نظر یافته های علمی و تجربی نیز قابل تایید است.
باید توجه داشت که احکام شرعی با شروع تربیت در دوران بلوغ، همگی متناسب با توانایی ها و قابلیت های انسان وضع گردیده است. بدون شک همه تکالیف شرعى منوط به قدرت مکلفند و قدرت اقسامى دارد؛ از جمله قدرت عقلى و جسمى. همان گونه که اشاره کردیم، نتیجه تحقیقات کارشناسان نشان مى دهد که بلوغ عقلى و حتى جسمى در دختران زودتر از پسران است(هر چند ضعف هایى هم ممکن است داشته باشد) و همین بلوغ عقلى قدرت تکلیف پذیرى را در او پیش از پسران تقویت مى کند، و خداوند نیز با توجه به همین خصوصیت او را زودتر مکلف نموده است.
ضمنا با توجه به نکته فوق روشن مى شود که اگر مثلا کسى بر اثر ناتوانى جسمى قادر به انجام تکلیفى؛ مانند روزه گرفتن نباشد آن تکلیف از او موقتا ساقط است و براى آن راه حل هایى در شریعت مقدس اسلامى پیش بینى شده است.
خداوند متعال در حدیث قدسی می فرماید: مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَیْ ءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ ؛ بنده من با هیچ چیزی به من نزدیک نمی شود که در نزد من بهتر، دوست داشتنی تر و محبوب تر از تکالیف (انجام واجبات و ترک محرمات) باشد.
هیچ چیز به اندازه واجبات نزد خداوند محبوب نیست. انسان در سیر به سوی خدای متعال، باید همان گونه که خدای متعال بیان فرموده حرکت کند. تقرب به خدا یعنی ایجاد نزدیک شدن به مقام کمال و سعادت. چیزی که هدف خلقت همه انسان هاست و این مهم به وسیله انجام تکالیف الهی محقق می شود.
تربیت در دوران بلوغ دختران دورهای می باشد که آغازگر تغییرات متعدد است. در این دوره دختر با تحولات مختلفی روبه رو میشود که میتواند اندامها و یا روح او را نشانه بگیرند. به همین علت والدین در این دوران شاهد رفتارها و حرکاتی هستند که پیش از این با آن رو به رو نبودهاند. از این رو والدین باید تمامی تلاش خود را به کار بگیرند تا در مسیر فرزندپروری و تربیت مطلوب، بتوانند نحوه رفتار با دختر در سن بلوغ را به طور کامل یاد بگیرند. از آنجایی که تربیت در دوران بلوغ دختران بسیار حساس میباشد، خانوادهها باید تمامی حواس خود را به آنها جلب کنند؛ به خصوص اینکه بعضاً در مدارس چیز خاصی در این مورد به آن ها آموزش داده نمیشود.
بررسی روشهای آموزشی در مسیر تربیت هم میتواند در این امر کمک کننده والدین باشد. دوران بلوغ سرشار از استرس و اضطراب میباشد و در همین راستا دختران میتوانند تنشهای بسیار زیادی را تحمل کنند. از این رو خانوادهها با آموزش موارد مختلف به آنها میتوانند تا حدودی از نگرانیها و استرسهای آنها کم کنند. به عنوان مثال والدین در مسیر تربیت در دوران بلوغ دختران باید آموزشهایی را در رابطه با دوران قاعدگی و همچنین مسائل جنسی به آنها بدهند تا جای هیچگونه شبههای برای آنها باقی نماند. برای این موارد میتوانند از مشاوره نیز کمک بگیرند. تربیت در دوران بلوغ دختران از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید از کنار آن بدون توجه رد شد. اگر به عنوان والدین اطلاعات کاملی را در رابطه با این موضوع ندارید، می توانید از روانشناس و یا مشاوره در این زمینه بهره ببرید تا فرزندتان دوران سختی را پشت سر نگذارد. موضوعاتی از جمله تربیت کریمانه نیز میتواند در این دوران کمک خوبی به والدین کند.
برای آشنایی بیشتر با این موضوع مقاله تربیت کریمانه در سایت همیار۲۸ مطالعه کنید.
در این دوره نوجوان باید آموزشها و آمادگیهای لازم را برای انتخابها و تنوع در پذیرش مسئولیتهای مختلف را به دست آورد؛ در غیر این صورت مشکلاتی که در آینده برای او پیش میآید ریشه در این دوران دارد. نوجوان باید بدن بالغ خود را بپذیرد، شیوههای تفکر بالغ را فرا گیرد، آموزشهای لازم برای استقلال عاطفی و مالی کسب کند و روشهای پختهتر برای برقراری رابطه با همسالان را بیاموزد، و به سمت هویتی توانمند و مستقل حرکت کند.
با در نظر گرفتن شرایط طبیعی، فرهنگی و اجتماعی دختران زودتر از پسران به سن بلوغ میرسد و فعالیتهای جنسی و تغییرات جسمی در آنها قبل از پسران آغاز میشود. لذا در آغاز مسیر تربیت در دوران بلوغ بین دختران و پسران تفاوت های چشمگیری به چشم میخورد. از آنجا که بهداشت دوران بلوغ دختران نه تنها برای آنان و خانواده بلکه برای جامعه و نسل آینده ضروری میباشد، بنابراین برای پیشگیری از مشکلات دوران بلوغ و تامین سلامت و آینده دختران به عنوان مادران فردا، باید این سن حیاتی و بحرانی شناخته شود؛ و خدمات ویژه برای آنان در خانواده و جامعه تدارک دیده شود. مرحله بلوغ و دوران نوجوانی از پویاترین مراحل زندگی یک فرد میباشد در این دوران همزمان با تغییرات جسمانی، تغییرات روانی و رفتاری و ذهنی ویژهای نیز به طور طبیعی بروز میکند که در ادامه به صورت مفصل به آن پرداخته میشود. از جمله این تغییرات میتوان به تغییرات خلق و خوی، اختلال خواب، بروز احساسات عاطفی، حس استقلال طلبی، سرگردانی، بارور شدن برخی از استعدادها و خلاقیتهای ویژه، حس کنجکاوی نسبت به جنس مخالف، شکلگیری ارزشها و باورهای فکری و اعتقادی اشاره نمود.
بلوغ جسمی فرایند شگفتیست مشتمل بر یک رشته تغییرات هورمونی در بدن و مغز نوجوان اگرچه بسیاری از مردم بلوغ را دورهای میشناسند که با اولین قاعدگی دختر شروع میشود ولی این واژه با کل توالی رشد شامل بلوغ زایشی و بلوغ جنسی ارتباط دارد. از نشانههای فیزیکی بلوغ دختران افزایش رشد و بزرگ شدن سینهها و رشد موهای زیر بغل بخشهای دیگر بدن است که در نتیجه فعال شدن غدد برون ریز در آن مناطق ظاهر میشود اولین قاعدگی در پایان این فرایند صورت میگیرد. کل این توالی حدود ۴ سال یا ۴ سال و نیم طول میکشد اگرچه بعضی از دختران خیلی زودتر به بلوغ میرسند. عوامل گوناگونی در عملکرد غدد هیپوفیز و هیپوتالاموس و در نتیجه زمان شروع قاعدگی تاثیر میگذارد این عوامل میتوانند هیجانات و باورهای قوی ساختار بدن رژیم غذایی پویایی خانوادگی و ضمناً ساختار ژنتیکی باشند شروع دوران بلوغ در دختران بسیار متفاوت است در بعضی افراد بسیار زودتر و در برخی دیرتر است.
تغییرات روانی در دوره نوجوانی هسته اصلی رفتارهای دوران بلوغ است. در این دوران دختر به دنبال هویتی است که خود را در مقابل آن متعهد سازد همانگونه که مغز به دنبال الگوهایی است که بتواند خود را به قبول آن متعهد نماید. دختر نیز آگاهانه یا ناآگاهانه خود را برای انتخابهای مهم در بزرگسالی آماده میکند. همسر یا شغلی انتخاب میکند که بازتاب کسی است که او میخواهد باشد یا در آینده بشود. دختری که آزادی نسبی و امکانات تقریباً نامحدود دوران کودکی را پشت سر میگذارد ممکن است این فرایند را قدری هراسناک بیابد، چون ناگزیر باید انتخاب نماید و مسئولیت بالاتری را در مقابل آنها به عهده بگیرد.
هرچند در این دوره تحمل درد و رنج و نوسان خلقی امری طبیعی است، ولی میزان این درد و ناراحتی بستگی به خلق و خو و در دسترس بودن الگوهایی دارد که میتواند از شخصیت جدید او حمایت کنند. در آغاز دوره نوجوانی دختر به دنبال اعتبار بیرونی برای امیدها و رویاهای عمیق خود به عنوان یک زن میباشد و وقتی آنچه را میخواهد پیدا نمیکند طبیعتاً خشمگین، هراسناک یا ناامید میگردد. این یکی از دلایل انقلاب جوانیست و پیامدی طبیعی است. وقتی آرزوها خواستهها و امکانات نامحدود دختر به صورت آشکارا و سریع تبدیل به محدودیتها و سازگاریهایی مشابه زندگی والدین یا سایرین میشود به دلیل عدم رشد مغز نمیتواند سختیها را تحمل کند و به طور منطقی با واقعیتها مسئولیتها و فشارهای بزرگسالی مواجه گردد. بنابراین اگر به هیجانات دختر اعتبار داده نشود و در مسیر مشخصی هدایت نگردد ممکن است ناامیدی خشم و اضطراب او بر حسب خلقیاتی که دارد به راههای زیر کشانده شود: افسردگی، بدخلقی، بیماری جسمی، رفتارهای خود مخرب نظیر استفاده از مواد مخدر و...، عناد و دشمنی نسبت به والدین دوستان و... . البته اکثر دختران به نقطه هیجانی ثابتی میرسند و در اواسط یا اواخر نوجوانی آرام میشوند.
بررسیهای به عمل آمده نشان میدهند که در مسیر تربیت در دوران بلوغ رشد ذهنی دختران افزایش مییابد. دختران در این دوران از لحاظ ابزار ذهنی به حداکثر تحول عقلی خود میرسند و میتوانند کاملاً عملیات ذهنی را انجام دهند. نوجوان از اینکه صاحب فکر، رای و نظر است و میتواند ادراک کرده و تمییز و تشخیص دهد،بسیار لذت میبرد. او به خوبی میتواند فضای منطقی را دریابد و خوب و بد را از هم تشخیص و تمییز دهد. از آنجایی که نوعی هماهنگی بین تواناییهای ذهنی و عملی او به وجود آمده است میتواند به سادگی در مورد کارهایش استدلال کند.
البته یک دختر در سنین ۱۱ تا ۱۵ سالگی به طور متوسط معادل ۲ سال از یک پسر هم سن خود به لحاظ رشد فکری جلوتر است. استعدادهای دختران در این سن بر اساس رغبتها و ذوقهایشان جهتگیری خاصی پیدا میکند و در نتیجه فرد به یکی از کارها یا فعالیتهای فنی و هنری و.... علاقمند میشود. همچنین از لحاظ رشد فکری در دوران بلوغ، مرحله انضمامی را پشت سر گذاشته و در آستانه تفکر انتزاعی قرار میگیرد. یعنی دارای قدرت تفکر گردیده و میخواهد خود را از واقعیتهای محسوس و ملموس دوران کودکی رها سازد. در برخی موارد نیز افراط در عواطف، تجسم و تخیل قوی، وجود استدلالات نسنجیده و عدم تجربه کافی کیفیت ذهنی ویژهای به نوجوان میبخشد که موجبات قالبی اندیشیدن وی را فراهم میکند.
یکی از مهم ترین مسائل و دغدغههای مسیر تربیت فرزند برای والدین به خصوص در دوران بلوغ دختران، تغذیه آنها می باشد. از آنجایی که این دوران دختران با رشد همراه است، نیاز است تا از مواد مغذی بسیاری استفاده شود. از این رو والدین نباید فراموش کنند که موادی همچون اسیدهای آمینه، سبزیهای پخته شده، لبنیات و پروتئینها را در لیست غذایی آنها قرار دهند تا از ابتلا به بیماریهای مختلفی از جمله افسردگی، کم خونی و یا پوکی استخوان جلوگیری شود.
در مسیر تربیت در دوران بلوغ دختران، ممکن است آسیبهای مختلفی رخ دهد که شامل تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی است. از جمله آسیبهای عاطفی و روانی، مشکلات اجتماعی و موارد دیگر که در ادامه به توضیح آن پرداخته میشود.
افسردگی و اضطراب
برخی از دختران در دوران بلوغ به علل گوناگونی دچار مسائل هیجانی میشوند. یکی از این عوامل ترشح هورمونهاست. افزایش چشمگیر سطح استروژن و سایر هورمونهای مخصوص این مرحله از زندگی به گونهای حیرت انگیز بر کنشهای نوجوان تاثیر میگذارند، به گونهای که حتی دخترانی که خود را با این دوره حساس تطبیق دادهاند گاه بد اخلاق و پرخاشگر میشوند.عامل دیگر استرسهای جدید و بیشماری است که ناگهان نوجوان خود را در دوران بلوغ با آن روبرو میبیند.
هر دختر نوجوانی ممکن است مستعد افسردگی یا اضطراب باشد، لذا دختران باید جسم و ذهن خود را برای بیان ترس، خشم، غم، عشق و شادی آماده نمایند و اگر یاد نگیرند ماهرانه به افکار و هیجانات خود گوش دهند و از آنها به عنوان سوخت برای تغییر و رشد استفاده کنند، به احتمال زیاد به افسردگی، ترس و اضطراب شدید، اختلال شخصیتی و بیماری جسمی مبتلا میشود.
انزوا و تنهایی
دوران بلوغ مرحله انسجام هویت است. هنگامی که هویت به اندازه کافی انسجام یابد امکان ایجاد یک نوع صمیمیت واقعی با دیگران فراهم میشود. صمیمیت در زمینه دوستی یا خواستن خواستهها و آرمانهای یکسان یا هر زمینه دیگر هم جنبهای روانی و اجتماعی دارد و هم گونهای از در آمیختن با دیگری است. در ترکیب با دیگری، هویتها در یکدیگر حل نمیشوند و هر یک موجودیت خود را حفظ میکند. البته گاه پیش میآید که نوجوان نمیتواند تجربهای درونی از صمیمیت داشته باشد. در این گونه موارد ممکن است فرد از تصور تجربه صمیمیت با دیگری دچار اضطراب و تشویش شود و یا اینکه ذاتاً توانایی صمیمی شدن با دیگران را نداشته باشد.
در این حالت به ناچار روابط شخصی با دیگران شکل قالبی به خود میگیرد، که احساس تنهایی و انزوای عمیق نتیجهای از آن است. در این رابطه نیز دختران در دوران بلوغ رغبتی به انزوا پیدا میکنند. گاهی ساعتها تنها میمانند و در تنهایی در افکار دور و دراز خود غرق میشوند. آنان لذت تنهایی و در خود فرو رفتن را در خود کشف کردهاند. پیش از این نیز شادیها و ملالها داشتهاند، اما آنها را خیلی زود به دست فراموشی سپردهاند و حالا دوست دارند به احساسات تلخ و شیرین خود برگردند، تا طعم شیرین شادیها و یا تلخی اندوههایشان را بچشند.
رویاها و تخیلات
شگفتی تفکر دختران نوجوان در دوران بلوغ با رشد تخیل، شکفته شدن عواطف و زندگی احساسی بسیار قوی همزمان است. همزمان بودن این امور تا حدودی میتواند توجیه کننده سیستمهای موجود در انطباق نوجوان با واقعیت باشد. واقعیت برای او دربردارنده مشکلات فراوان است، احساس میکند دیگران او را به درستی نمیفهمند و تمامی تلاشهایی را که برای اثبات وجود خود انجام میدهد، نفی میکنند و هر لحظه او را به موقعیت غیر مستقل بازگشت میدهند. بنابراین میکوشد به کمک تخیل، کمبودها را جبران کند اما هرگاه فاصله میان رویا و واقعیت از میان میرود و واقعیت در رویا حل میشود، رابطه او با دنیای خارج نیز مختل میگردد و این امر یکی از خطراتی است که دختران را در دوره بلوغ تهدید میکند. گاهی نیز به جای آنکه احساس کمبود در رویا جبران شود در واقعیت جبران میگردد.
در این گونه موارد فرد به سمت عملگرایی در دوران بلوغ تمایل مییابد. این انتقال به عمل مکانیسمی است که اغلب در بزهکاریهای نوجوانی دیده میشود. در این معنا دختران به کمک تار و پود خیال برای خود رویایی میسازند. محتوای این گونه رویا پردازیها بر حسب علایق نوجوان و محیط تربیتی اش متفاوت است. گاهی دختر نوجوان آنچنان محبوس رویا و تخیل است که تخیل برایش از واقعیت واقعیتر میشود، به داستان سرایی میپردازد، کوچکترین جزئیات عشق را که تنها مخلوق ذهن اوست برای دوستانش شرح میدهد و انتظار دارد آن را بپذیرند. این نیاز گاه آنچنان شدت مییابد که نوجوان برای خود نامه عاشقانه مینویسد و آن را به دیگران نشان میدهد. بنابراین حفظ تعادل یا پیدا کردن میزانی درست از واقعیت و تخیل برای او مشکل است. از سوی دیگر این تخیلات رمانتیک برای یک رشد طبیعی و موزون در جهت زن شدن و زندگی عاطفی و معنوی ضرورت دارد.
دوستی با جنس مخالف
در آغاز دوران بلوغ، علاقه به جنس مخالف به عنوان یک نشانه طبیعی در دختران پدیدار میشود و هیجانهای گوناگونی را در وجود نوجوان برمیانگیزد. این کشش تند که برآیند بیداری میل جنسی و رشد عاطفی است باعث میشود که بعضی از آنان به افرادی از جنس مخالف نزدیک شده و دور از چشم والدین با یکدیگر به گفتگوهای صمیمانه بپردازند یا قرارهای عاشقانه بگذارند. بعضی روانشناسان عنوان کردهاند که کشش به جنس مخالف در دوران بلوغ پدیدهای طبیعی است. ولیکن بررسیهای فراوان نشان داده است که اگر این کشش به برقراری تماس و رابطه با فرد یا افرادی از جنس مخالف کشیده شود، دختران جوان در گردابی از ناراحتیهای عاطفی، درگیریهای خانوادگی، افت درسی و مشکلات اخلاقی و اجتماعی فرو خواهند رفت.عوامل اجتماعی در شکلدهی نحوه روابط نوجوانهای پسر و دختر نقش تعیین کنندهای دارند و این امر تنها بر اساس میزان هورمونها نیست.
نوجوانها باید برای رسیدن به آسایش و شادمانی رفتار جنسی خود کنترل و تسلط داشته باشند و محدودیتها و قانونهای اخلاقی جامعه را بپذیرند. گاهی نوجوانانی که هنوز چگونگی کنار آمدن با نیروی جنسی را یاد نگرفتهاند،از روی سادگی و بیتجربگی خود را در موقعیتهای اجتماعی خاصی قرار میدهند که احتمال بهرهبرداری جنسی از آنها را زیادتر میکند و احتمال تجاوز در قرارهای عاشقانه روز به روز بیشتر میشود. بنابراین از دیدگاه روانشناختی میان فردی نیز، چون ارتباط و دوستی با جنس مخالف فاقد شرایط یک ارتباط سالم میباشد و ویژگیهای لازم در مولفههای آن رعایت نمیشود، ارتباطی شکست خورده و مقرون به آسیب است و تا زمانی که به یک تعهد طرفینی همراه با رعایت آداب و شرایط اخلاقی و دینی منتهی نشود باید از آن سخت اجتناب ورزید.
انحرافات جنسی
با فرا رسیدن دوران بلوغ جنسی، تغییرات هورمونی مخصوصاً تولید آندروژنها در نوجوانان هر دو جنس را افزایش میدهد. لذا این احتمال وجود دارد که آنها برای رهایی از تنشهای آن دست به حالت خود ارضایی، همجنس دوستی و خطر ارتباط با جنس مخالف بزنند. برخی تحقیقات نشان داده است که حداکثر این لغزشها در سنین ۱۳ تا ۱۵ سالگی روی میدهد و در صورت کنترل بعدها کمتر بروز میکند. این انحرافات ریشه روانی دارند ولی بعدها به صورت جسمانی درآمده و زمینه ساز عوارض ناگواری در جنبههای جسمی، روانی و عاطفی میگردند.
دختران نوجوانی که تن به عمل خودارضایی می دهند، پس از اولین تجربهای که از آن به دست میآورند، برای مدتهای زیادی از تکرار آن خودداری خواهند کرد. احساس گناه ناشی از آن در زمانی که نوجوان متوجه میشود که در آینده در اثر این عمل مشکلاتی برای او ایجاد خواهد شد باعث ترک این عمل میگردد. البته چنین لغزشی در دختران مضطرب و خجالتی بیشتر از دیگران است.
علاقه به همجنس
علاقه به همجنس از انحرافات دیگری است که در دوران بلوغ و نوجوانی امکان بروز آن وجود دارد. به عبارت دیگر دوستیهای دوران بلوغ خالی از خطر همجنسخواهی نیستند، به طوری که دختران ممکن است به روابط عاطفی قدیم خود با دوستان و آشنایان رنگ جنسی بدهند. در ابتدا روابط غریزی در بین آنها خالی از هرگونه آلودگی بوده و محبتی ایده آل گرایانه است،ایده آلتر از آنچه دیگران تصور میکنند، ولی بعدها دون آنکه خود آنها متوجه باشند جنبه غریزی و شهوانی پیدا میکند.
خوشبختانه در بیشتر موارد خطر شکلی نهفته دارد و دوره آن نیز موقت و زودگذر است، حتی اگر صورت نهفته به عمل تبدیل شود با یک مداخله نابجا و غلط، نه تنها احساس گناه تشدید میشود بلکه موجب تثبیت همیشگی رفتار غیر طبیعی و منحرف نیز میگردد. سالهاست که نوجوانی و دوران بلوغ به دلیل تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب میشود، لذا بهداشت نوجوانی نیز اهمیت قابل ملاحظهای یافته است. زیرا سلامت همه جانبه نوجوانان در دوران بلوغ اثرات زیادی بر الگوهای سازگاری روانی ـ رفتاری فرد در بزرگسالی خواهد داشت.
شناخت و درک خصوصیات و شرایط زیستی و فیزیولوژیک دوران بلوغ دختران و دادن آگاهیهایی از حقایق جسمی بلوغ به آنان.
ارائه اطلاعات دقیق و روشن مربوط به فلسفه جنسیت به دختران نوجوان در دوران بلوغ، تا در سایه آن بتوانند به تشخیص مسائل مربوط به جنسیت خود نائل شده و بدانند در رابطه با آن چه وظایف و مسئولیتها دارند.
شناخت مسائل و مشکلات دوران بلوغ دختران و نحوه برخورد صحیح با آنها.
کمک به تقویت اعتماد به نفس و تلقین ناپذیری به نحوی که نوجوان توان تجزیه و تحلیل شرایط و شهامت گفتن نه را داشته باشد.
برنامهریزی جامع, همه جانبه و پایدار, متناسب با روحیات, تعلقات, شرایط و خواستههای دختران نوجوان در دوران بلوغ با توجه به کلیه عوامل و عناصر تربیتی, روانشناسی و جامعه شناسی.
بررسی نحوه تطبیق تبلیغ و ترویج آموزههای دینی متناسب با شرایط روحی, سنی و اجتماعی دختران نوجوان در دوران بلوغ، با توجه به تحولات سریع جهانی.
برنامهریزی برای مشارکت نسل نوجوان در امور اجتماعی و مسئولیت پذیری آنان.
تلاش همه جانبه برای تعمیم پژوهش و تحقیقات متنوع و مستمر در حوزه مسائل مرتبط با دختران نوجوان در دوران بلوغ، و بهرهگیری از دستاوردهای مربوط و ارزیابی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آنها در فرایند بهبود وضع این نسل.
آموزش همگانی و عمومی خانوادهها در خصوص نحوه برخورد با دختران نوجوان در دوران بلوغ .
شخصیت دادن به نوجوان تا نیازی به نشان دادن خود از طریق رفتارهای پرخطر و ماجراجویانه نداشته باشد. ممکن است مصرف مواد مخدر از طرف نوجوان در دوران بلوغ، به دلیل دستیابی به احساس استقلال از والدین و مخالفت سریع در مقابل معیارهای جامعه و مقابله با اضطراب، گوشهگیری و افسردگی یا پذیرفته شدن از طرف گروه همسالان باشد. همچنین فرار از خانه میتواند یکی از نشانههای مهم استرسهای محیطی بر روی نوجوان باشد. عواقب این اقدام بر روی سلامت فرد واضح و روشن است. والدین و اولیا با حمایت نوجوان در دوران بلوغ و رعایت اصول تربیت فرزند میتوانند از این امر جلوگیری نمایند.
تربیت در دوران بلوغ، یک مسئولیت حساس و مهم است که نیازمند آگاهی، صبر و آموزش مناسب دارد. این دوران با تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی همراه است که میتوانند به چالشهای متعددی منجر شوند. توجه به تکالیف الهی، تغذیه مناسب، تقویت سلامت روانی و پشتیبانی از هویتیابی دختران، از عوامل کلیدی موفقیت در این مرحله است. والدین و مربیان باید با آگاهی از تغییرات طبیعی این دوره، حضور قوی و حمایتگرایانه داشته باشند تا دختران بتوانند با اعتماد به نفس دوران نوجوانی را سپری کنند. همچنین شناخت مشکلات و آسیب های اجتماعی، تعهد به ارزشهای اخلاقی و دینی، و ایجاد محیطی پر از حمایت و احترام، نقش بسیار مهمی در شکلدهی شخصیت سالم و متین دختران دارد. با مدیریت صحیح تربیت در دوران بلوغ، میتوان به پرورش نسلی از دختران که در جامعه نقش مؤثری ایفا کنند، دست یافت.
در صورتی که تمایل دارید تا با دوره های تربیتی متنوع، اردو های ماجرا محور، پرونده های ویژه تربیتی و همچنین استفاده از ظرفیت مشاوران برجسته تربیتی کشوری بهره مند شوید، فقط کافی ست تا به سایت همیار 28 مراجعه کنید و از دوره ها و مقالات ما بازدید بفرمایید.خوشحال می شویم تا نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
همیار 28، یاری برای تربیت
0دیدگاه ثبت شده، نظر تو چیه؟