در این مقاله با استناد به آموزههای اسلامی و تجربیات واقعی، به طور جامع بررسی میشود که رعایت برخی اصول در تربیت فرزند میتواند فطرت کریمانه در آنها را شکوفا کند. همچنین، با مرور احادیث و روایات اسلامی، به بررسی اهمیت مدارا و خوشاخلاقی در دستیابی به تربیت مطلوب و زندگی مسالمتآمیز میپردازد. در ادامه به آسیبهای ناشی از عدم مدارا و نقش آن در گسترش صفاتی چون لجاجت و تکبر پرداخته میشود و نشان میدهد که تربیت بدون مدارا ممکن است منجر به پرورش نسلی خودخواه و لجوج شود. بهخصوص در محیط خانواده، تأکید بر رفتارهای کریمانه و دوری از نزاع میتواند از بروز مشکلات متعدد جلوگیری کند.
فرزند حق پذیر بخش قابل توجهی از راه تربیت را پیموده است.
امام هادی علیه السلام فرمودند: هیچ آدم عزتمندی حق را رها نمیکند مگر آنکه ذلیل میشود هیچ انسان ذلیلی حق را نمیگیرد مگر آنکه عزت مییابد.
حق پذیری در اوج خشم یکی از زیباییهای پذیرش حق در جایی بروز میکند که انسان در اوج خشم است. امیر مومنان علی علیه السلام به فرزند شان امام حسین علیه السلام توصیه میکنند که حق را بپذیر چه در حال رضامندی و چه در حال خشم داشتن این روحیه را به فرصتهای بینظیری تبدیل میکند که نتیجه آن،نزدیکتر شدن دلها به یکدیگر است از سوی دیگر وقتی کسی حق را میفهمد و به بهانه خشم آن را قبول نمیکند علاوه بر آن که تصویری حق ناپذیر از خود در ذهن دیگران نقاشی میکند،به رابطه عاطفی خود با دیگران ضربه میزند.در خانواده یک برخورد عاقلانه میتوان بچهها را به این نتیجه رساند که حق پذیری در اوج عصبانیت کار هوشمندانهای است. ترکیب رفتار پدر و مادر وقتی که میفهمند اشتباه کردهاند آموزشی عملی برای بچههاست تا هیچگاه به بهانه عصبانیت حق را زیر پا نگذارند.
نسبت زندگی ما با نیازمندان به چه صورت است؟
آیا درد و رنج آنها رد و رنج ما نیز محسوب میشود؟
ما در ارتباط با نیازمندان جزو کدام یک از دستههای زیر هستیم؟
کسانی که همه احتیاجات زندگی خودشان را تا اندازه رفاه حداکثری آورده میکنند و اگر چیزی اضافه آمد فکر نیازمندان را هم میکنند.
کسانی که وقتی مشکلی برایشان پیش میآید به قصد برطرف شدن مشکلشان نذری میکنند و در صورت اجابت حاجتشان نیازمندان نیز از نذورات آنها بهرهمند میشوند
کسانی که نیازمندان در زندگی آنها جایی ندارد از نگاه این دسته مشکلات نیازمندان به کسی جز خودشان ربطی ندارد به هر کسی مربوط باشد حداقل به آنها ربطی ندارد
دستهای هم هستند که کمک به نیازمندان جزئی از سبک زندگی آنهاست چه مشکلی داشته باشند که برای رفعش نذری برای فقیران کنند و چه سایه مشکلات از سر زندگی شان به دور باشد چه توان رفع احتیاجات خود را به اندازه کافی داشته باشند و چه نداشته باشند
این گروه کمک به دیگران را فرصتی برای خویش میدانند درست مثل حدیثی از امام صادق علیه السلام که فرمودند: همانا کسی از من حاجتی میخواهد من در رفع حاجت او شتاب میکنم چرا که میترسم از آن بینیاز شود و کمک من به او دیگر به کارش نیاید.
اگر والدین در مسیر کمک به دیگران اهل زیادهروی نباشند، رفتارهای این چنینی آنها به صورت مستقیم بر شکوفایی روحیه کریمانه فرزندانشان اثر میگذارد. در این صورت برای شکوفایی این روحیه نیاز چندانی به گفتگو نیست. اگرچه گفتگو میتواند تا اندازهای روحیه کمک به دیگران را تقویت کند.
حالا اگر فرزندان ما در محیطی که دغدغه کمک به نیازمندان وجود ندارد تربیت شوند گفتگو درباره زیبا بودن کمک به دیگران معلوم نیست تا چه اندازه به شکوفایی این روحیه در فرزندان کمک خواهد کرد.
در اینجا از واژه شکوفایی استفاده شد زیرا اخلاق کمک به دیگران فطری است و اصل آن نیازی به ایجاد ندارد ما با شیوه تربیت خویش موظفیم آن را در فرزندانمان شکوفا کرده و سپس آن را تقویت کنیم. باید مراقب باشیم شیوه تربیت ما منجر به کمرنگ شدن این روحیه در وجود فرزندانمان نشود. باید توجه داشت اگرچه بدون تردید کمک کردن به دیگران اخلاق کریمانه محسوب میشود اما نباید فراموش کرد که برخی از آفات موجب میشوند کمک کردنهایمان از فهرست اخلاق کریمانه بیرون برود.مانند کمک کردنهایی که همراه با منت گذاری،آزار رساندن و ریا باشد،نه تنها از اخلاق کریمانه نیستند بلکه از اخلاق فرومایگان به حساب میآیند آیه زیر میتواند اندازه پستی این نوع کمک کردن را نشان بدهد.
(سوره بقره آیه۲۶۴) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿۲۶۴﴾ای اهل ایمان! صدقه هایتان را با منت و آزار باطل نکنید، مانند کسی که مالش را به ریا به مردم انفاق می کند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد، که وصفش مانند سنگ سخت و خارایی است که بر آن [پوششی نازک از] خاک قرار دارد و رگباری تند و درشت به آن برسد و آن سنگ را صاف [و بدون خاک] واگذارد [صدقه ریایی مانند آن خاک است و این ریاکاران] به چیزی از آنچه کسب کرده اند، دست نمی یابند و خدا مردم کافر را هدایت نمی کند.
نکته بعدی که باید به آن دقت کرد این است، همان طور که در همه کارها باید راه اعتدال را در پیش گرفت کمک کردن به دیگران نیز از این قاعده مستثنا نیست.
(سوره ی اسرا آیه ۲۹) وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا و نه هرگز دست خود (در احسان به خلق) محکم به گردنت بستهدار، و نه بسیار باز و گشادهدار، که (هر کدام کنی) به نکوهش و درماندگی خواهی نشست.
نکته بعدی این هست که طبق قاعده کمک کردن به دیگران کمک را ابتدا باید از نزدیکان و خویشان مثل پدر، مادر، برادر و خواهر و... آغاز کرد.
(سوره نور آیه ۲۲) وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ و نباید صاحبان ثروت و نعمت از شما درباره خویشاوندان خود و در حق مسکینان و مهاجران راه خدا از بخشش و انفاق کوتاهی کنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرمودند: در کمک کردن از کسانی آغاز کن که خرجشان به عهده توست.
مادرت، پدرت، خواهرت و برادرت سپس به ترتیب هر کسی که نسبت نزدیکتری به تو دارد. صدقه روا نیست در حالی که یکی از بستگان محتاج باشند. اولویت دادن به نزدیکان
به قدری اهمیت دارد که امام باقر علیه السلام فرمودهاند: یکی از انصار از دنیا رفت و فرزندان خردسالی داشت.
شش برده داشت که قبل از مرگش همه را آزاد کرد و مال دیگری هم جز آن بردهها نداشت. اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم را از این ماجرا با خبر کردند. ایشان وقتی ماجرای او را شنید فرمود: با آن مرد چه کردید؟ گفتند: او را دفن کردیم.
فرمودند: اگر خبردار میشدم او را در قبرستان مسلمانان دفن نمیکردم زیرا او فرزندانش را رها کرده تا از مردم گدایی کنند.
مدارا نصف ایمان است و بدون مدارا زندگی سخت و تلخ میشود پس چه به زندگی نگاه معنوی داشته باشیم و چه بعد مادی زندگی برایمان پررنگ باشد باز هم باید به مدارا فکر کنیم.
در تربیت فرزندانمان نیز چه به تربیت معنوی آنها فکر کنیم و چه آسودگی دنیاییشان برایمان اهمیت داشته باشد، باز هم باید به فکر مدارا در اخلاق آنها باشیم.
مدارا نکردن، گناهان بزرگی را به دنبال خودش میآورد. هر کدام از این گناهان به تنهایی میتواند مسیر تربیت را منحرف کند. حالا فرض کنید اگر همه اینها دست به دست هم بدهند چه جهنمی را درست میکند؟!
کسی که مدارا ندارد به راحتی دیگران را در تنگنا قرار میدهد و همین یعنی مردم آزار.
فرض کنید در نزدیکی و همسایگی شما خانوادهای صاحب فرزند شدهاند فرزند این خانواده خیلی گریه میکند.
گناه آن همسایه صاحب فرزند چیست؟ مگر بچه ها به صورت طبیعی گریه نمیکنند و گاهی گریهشان با صدای بلند نیست؟
اگر مدام به این خانواده تذکر داده بشود و با آنها مدارا نشود حضور یک نوزاد را در خانه چه کسی برای پدر مادر او تلخ کرده است؟هر بار که این نوزاد گریه میکند چه اندازه فشار روحی به مادر و پدرش وارد میشود؟مسئول این فشارها کیست؟
اگر اینها مردم آزاری نیست، پس چیست؟ خداوند متعال فرمود: کسی که بنده مومن مرا بیازارد، باید با من اعلان جنگ دهد.
وقتی پدر و مادر نشستهاند و به راحتی در برابر فرزندانشان پشت سر همسایهای که ناهی ندارد حرف میزنند آیا این کار به معنای تجویز غیبت نیست،گناه غیبت را مگر میشود دست کم گرفت؟
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:(سوره حجرات آیه ۱۲) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ. [12]
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است؛ و [هرگز در كار ديگران] تجسّس نكنيد؛ وهيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! [بيقين همه] شما از اين امر كراهت داريد؛ تقواى الهى پيشهكنيد كه خداوند توبه پذير و مهربان است.
در برخی از موارد مدارا نکردن به شکستن حرمت دیگران و تحقیر آنها منتهی میشود گر میشود از کنار این گناه بزرگ به راحتی گذشت؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودهاند: خداوند فرموده است کسی که بنده مومن مرا به خواری بکشاند به جنگ با من برخاسته است.
در نتیجه کسی که اهل مدارا نیست حداقل در دو مورد از پیا مدهای مدارا نکردن به جنگ با خدا رفته است. این یعنی در تربیت دینی موضوع مدارا را باید جدی گرفت.
یکی دیگر از آثار عدم مدارا بد اخلاقی و ایجاد خشم است شاید به راحتی بتوان گفت بد اخلاقی و عدم مدارا رفیق دیرین یکدیگر هستند حال اگر نگاهی گذرا به احادیثی بیندازیم که درباره بد اخلاقیست اتصال تربیت دینی به موضوع مدارا را بیشتر از گذشته درک خواهیم کرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: بر شما باد به اخلاق خوش که خوش اخلاق حتماً وارد بهشت میشود و بر شما باد که از بد اخلاقی پرهیز کنید که بد اخلاق حتماً وارد جهنم میشود.
امام صادق علیه السلام در حدیثی میفرمایند: خشم کلید همه بدیهاست.
آدمهایی که اهل مدارا نیستند به شدت خودخواه هستند نچنان که گویی جز خودشان کسی را نمیبینند آنها با زبان عملشان میگویند مه باید مرا در نظر بگیرند ولی من کسی را در نظر نمیگیرم آنها چیزی را برای خود دوست دارند که همان را برای دیگران دوست ندارند یکی از مصادیق تکبر و خود برتر بینی باشد آدمی که اهل مدارا نیست یگران را به قدری بالا نمیبیند که آنها را شایسته مدارا بداند از نگاه او کسی که همه باید شرایط را بر وقف میل او تنظیم کنند خود اوست نه کس دیگر پدران و مادران هشدار بچههای خودخواه و متکبر نمیتوانند آدمهای موفقی در زندگی باشند
یکی دیگر از تبعات عدم مدارا لجاجت است. این دو رابطه تنگاتنگی با هم دارند سیاری از کسانی که انتظار دارند دیگران بر اساس میل آنها رفتار کنند در صورت نرسیدن به مقصود خویش از در لجاجت وارد میشوند.والدینی که از لجوج بودن فرزندانشان گلایه دارند برای ریشه یابی باید در شیوه تربیت خویش جایگاه تربیت کریمانه را بررسی کنند صفت لجاجت وقتی بروز یافت با خودش دعواهای فراوانی به همراه میآورد
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: از صفت نکوهیده لجاجت پرهیز کن که آتش جنگها را شعله ور میکند.
راه پیشگیری و درمان دعوا میان فرزندان چیست؟
یکی از اصلیترین راههای درمان و پیشگیری از دعوای میان بچهها تربیت کریمانه است به بچههای کریم برمی میخورد که از خودشان شخصیتی اهل دعو ا بسازند.اهل مدارا از گروه انسانهای کریمند و کسانی که اهل مدارا نیستند از دست آدمهای فرومایه هستند. مطلب مهم آخر اینکه، با توجه به توضیحاتی که داده شد معلوم میشود نباید تربیت دینی را در نماز و روزه و حجاب و برخی از امور دیگر محدود کرد اهمیت موضوع مدارا در تربیت دینی اگر مهمتر از برخی از این موضوعات نباشد بدون تردید کمتر نیست.
جمع بندی اصول تربیت فرزند
در نهایت، تربیت فرزندانی که حقپذیر و کمککننده به نیازمندان باشند، قدمی بزرگ در جهت ساختن جامعهای اخلاقمدار و متعهد است. تقویت ارزشهای اصیل انسانی مانند حقپذیری و کمک به دیگران در خانه و توسط والدین نه تنها منجر به شکوفایی فردی فرزندان میشود بلکه میتواند پایهگذار نسلی باشد که ارزشهای انسانی را در اولویت قرار داده و بر مبنای اخلاق حقیقی، جهان بهتری را میسازند. بنابراین، تشویق و آموزش فرزندان به پذیرش حق و احساس مسئولیت نسبت به نیازمندان نه یک انتخاب بلکه ضرورتی است تربیتی که باید همواره مدنظر والدین و جامعه قرار گیرد. مدارا و خوشاخلاقی باید بهعنوان عناصر اساسی در تربیت کریمانه فرزندان در نظر گرفته شوند. با توجه به احادیث و آموزههای دینی، آموزش و تقویت روحیه مدارا در کودکان زمینهساز ایجاد نسلهایی است که ارزشهای اخلاقی و انسانی را سرلوحه خود قرار میدهند. والدین بهعنوان نخستین الگوهای فرزندان خود، نقش مهمی در تعلیم این ارزشها ایفا میکنند. برخلاف برخی تصورات که تربیت دینی را به عبادات محدود میکنند، باید توجه داشت که مباحثی مانند مدارا و خوشاخلاقی نیز به همان اندازه حائز اهمیت و توجه هستند. اهتمام به این مسائل میتواند به کاهش تعارضات و تنشها در محیطهای خانوادگی و اجتماعی منجر شود و نسلی متکی به ارزشهای انسجامبخش بسازد
در صورتی که تمایل دارید تا با دوره های تربیتی متنوع، اردو های ماجرا محور، پرونده های ویژه تربیتی و همچنین استفاده از ظرفیت مشاوران برجسته تربیتی کشوری بهره مند شوید، فقط کافی ست تا به سایت همیار 28 مراجعه کنید و از دوره ها و مقالات ما بازدید بفرمایید. خوشحال می شویم تا نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
همیار 28، یاری برای تربیت.
0دیدگاه ثبت شده، نظر تو چیه؟