نظم و تربیت، بهعنوان اصلی بنیادین در زندگی فردی و اجتماعی، نقشی کلیدی در شکلدهی به هویت، روابط و پیشرفت ایفا میکند. از دیدگاههای مختلف فلسفی، دینی و اجتماعی، نظم و تربیت به عنوان معیاری برای هماهنگی، تعادل و پیروی از قواعد تعریف شده است. این مفهوم تنها به ترتیب ظاهری امور محدود نمیشود، بلکه در عمق، شامل نظم و تربیت فکری، رفتاری و اخلاقی نیز میشود. حضور نظم و تربیت در زندگی فردی سبب افزایش بهرهوری و رسیدن به اهداف میشود و در سطح جامعه، پایهای برای همآهنگی و پیشرفت جمعی است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناخت جنبههای مختلف نظم و کاربرد آن در تربیت، آموزش و مدیریت روابط اجتماعی ضروری به نظر میرسد.
نظم به معنای ترتیب، آراستگی و پیروی از قواعد است و انضباط نیز خویشتنداری و سامانپذیری را شامل میشود. تربیت مطلوب نیازمند وجود انضباط است و باید از سنین پایین به کودکان آموزش داده شود. نظم و تربیت نهتنها در رفتار و کارهای روزمره، بلکه در فکر و احساسات نیز ضروری است. بیتوجهی به جایگاه نظم و تربیت میتواند موجب بینظمی شود، اما آگاهیبخشی از سوی رسانهها نقش مهمی در ترویج آن دارد. از دیدگاه دینی، انجام منظم اعمالی مانند غسل جمعه و وضو نشانهای از نظم و تربیت دینی و موجب پاداشهای معنوی است. امام علی(ع) نیز بر نظم تأکید داشتند و آن را اساس زندگی موفق دانستند. در مدارس، انضباط اخلاقی و رفتاری دانشآموزان بر کیفیت آموزش اثر میگذارد و افراد منظم میتوانند نقش مؤثری در جامعه داشته باشند. نظم و تربیت حاصل آیندهنگری و هدفمندی است و دارای آثار فردی و اجتماعی است. برکات نظم و تربیت هم به تلاش فردی و هم به تأثیرپذیری از محیط اجتماعی وابسته است.
نظم و تربیت فردی زمانی معنا دارد که فرد با اختیار خود رفتارهایش را تحت کنترل و قاعده درآورد و بر اساس نتایج و پیامدها تصمیمگیری کند. انسان منظم با تدبیر عمل میکند، عواطفش را کنترل کرده، مسئولیتپذیر است و زندگی شخصیاش را از نظر تغذیه، استراحت، مطالعه و تفریح بهخوبی برنامهریزی میکند. از دیدگاه شهید مطهری، نظم و نقشه داشتن شرط اصلی بهرهبرداری مؤثر از زمان است. افراد بیبرنامه روز خود را تلف میکنند، در حالیکه با نظم و تربیت میتوان بیشترین بهره را از وقت برد. مطالعه روش زندگی انسانهای موفق، استفاده از راهنمای خردمند، و برنامهریزی دقیق برای زندگی، از عوامل تقویت نظم و تربیت فردی است. با تقسیم درست زمان برای فعالیتهای مختلف، رسیدن به هدفها ممکن میشود.
نظم و تربیت اجتماعی به معنای هماهنگی، تعادل و انسجام روابط میان اعضای جامعه است که از طریق تعاملات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شکل میگیرد. این نظم و تربیت، زمینهساز زندگی مشترک و استمرار حیات جمعی است. بر اساس دیدگاه هابز، انسانها برای جلوگیری از هرجومرج، قرارداد اجتماعی ایجاد میکنند که نیازمند نظارت قدرتی بیطرف برای حفظ نظم و تربیت است. رعایت نظم در جامعه از بینظمی و آشفتگی جلوگیری میکند و هدف مهم هر جامعهای است. افراد تحصیلکرده باید به اجرای نظم و تربیت اجتماعی متعهد باشند. اسلام نیز تأکید بسیاری بر نظم و تربیت اجتماعی دارد و قرآن را منبع ساماندهی روابط میداند. بقای جامعه نیازمند اطمینان از انجام امور حیاتی و جلوگیری از کشمکشهای داخلی است.
جلوگیری از هرجومرج، نظم و تربیت از موانع اصلی هرجومرج در امور است. بینظمی رهاکردن کارها به حال خود است که روزمرگی را به دنبال دارد. این امر بهمرور کارها را به هم میریزد و جامعه را دچار هرجومرج میکند؛
پیشرفتهای چشمگیرنظم همانطور که در کارهای فردی میتواند مایه رشد باشد، در کارهای جمعی هم این اثر مهم را دارد. وجود نظم و تربیت در جامعه به این معناست که همه ظرفیتهای جامعه، بهراحتی قابلاستفاده است و به همین دلیل، پیشرفتهای چشمگیري به وجود خواهد آمد؛
الگوشدن جامعه منظم همانطور که گفتیم، در اثر نظم و تربیت، پیشرفتهای چشمگیری در جامعه حاصل خواهد شد که همین امر باعث الگوشدن جامعه منظم نزد سایر جوامع میشود. بدیهی است که این امر در روابط بین آنها، تأثیر بهسزایی خواهد گذاشت.
آموزش نظمپذیری باید از دوران جنینی و شیرخوارگی آغاز شود. متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند اگر کودک از بدو تولد در ساعت مشخصی شیر بخورد، نظم و تربیت در وجود او نهادینه میشود. این نظم و تربیت باید پس از پایان شیردهی نیز در زمان تغذیه ادامه یابد و تا ورود به پیشدبستان استمرار پیدا کند. تغذیه منظم موجب میشود مغز کودک به زمانبندی عادت کند و در آینده پذیرای نظم و تربیت در جنبههای مختلف زندگی باشد. بنابراین آموزش نظم در مسیر تربیت فرزند از سنین پایین، حتی پیش از دبستان، باید آغاز شود. اگر مادران بهصورت بیبرنامه کودک را تغذیه کنند، نظم و تربیت در کودک شکل نمیگیرد و حتی ممکن است نشانههای ناآرامی مانند گریه را بهدرستی درک نکنند. در این حالت مادر برای ساکت کردن کودک، او را تغذیه میکند که موجب بینظمی میشود. درحالیکه در اسلام، گریه کودک دارای پاداش اخروی برای مادر است و نباید با عجله آرام شود. پس نظمپذیری از رفتار منظم مادر در دوران اولیه زندگی آغاز میشود و پایهگذار تربیت انضباطی کودک در آینده است.
کودکان بهطور ذاتی و تربیت طبیعی خود گرایش به نظم دارند و نگاه مثبتی به آن دارند، مگر اینکه آموزش نادرست یا محیط ناسالم، این تمایل را کاهش دهد. برای تربیت نظمپذیر، ابتدا باید مفهوم نظم و تربیت و دلیل اهمیت آن را برای کودک توضیح داد، چراکه کودکان علاقهمندند علت کارهایی را که از آنها خواسته میشود، بدانند. نظم و تربیت موجب افزایش اعتمادبهنفس، تقویت تفکر و تسریع در رسیدن به اهداف کودک میشود و این لذت انجام کار را افزایش میدهد. دوران دبستان بهترین زمان برای آموزش نظم و تربیت است، چون کودک برای اولینبار با این مفهوم آشنا میشود. آموزش نظم و تربیت باید با لطافت و از طریق روشهایی مانند بازی و نمایش انجام شود و تکرار فعالیتهای منظم برای تثبیت آن مفید است. درک لذت نظم، کودک را مسئولپذیر میکند و پذیرش نظم و تربیت را برایش آسان میسازد.
الگوپذیری فرزند از والدین نقش مهمی در شکلگیری رفتار منظم و انضباط در او دارد. برای اینکه کودکان منظم شوند، باید والدین خود بهعنوان الگوهای مناسب رفتار عمل کنند. انضباط نه تنها یک ویژگی اکتسابی است، بلکه در بیشتر موارد از والدین، خواهر و برادر یا معلمان الگو برداری میشود. والدین باید علاوه بر آگاهی دادن به کودکان، در عمل نیز بهترین نمونه از رفتار منظم و مقررات باشند تا فرزندانشان این رفتار را یاد بگیرند. یکی از مشکلات عمده خانوادهها عدم تسلط بر رفتار فرزندان است. این تسلط باید همراه با محبت و مهربانی باشد تا کودکان به راحتی حرف والدین را بپذیرند. والدین باید از طریق رفتار خود، مفهوم نظم و تربیت را به فرزندان بیاموزند و این امر موجب ایجاد حس مسئولیت فردی و اجتماعی در آنان میشود. بهعنوان مثال، نظم در امور تحصیلی، سحرخیزی و استفاده منظم از وسایل شخصی از جمله مصادیق نظم و تربیت است که باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش مشکلات میشود. والدین باید درک کنند که هر کودک ویژگیهای منحصر بهفرد خود را دارد و توقعات غیرمنطقی ممکن است باعث نارضایتی و ناتوانی در درک و پذیرش نظم و تربیت از سوی فرزند شود.
نظم و تربیت در فکر، گفتار و رفتار از اهمیت ویژهای برخوردار است و اولین گام در آن، نظم دادن به افکار است. هر فرد قبل از انجام هر کاری، ابتدا باید در ذهن خود آن را برنامهریزی کرده و بهطور حسابشده درباره آن بیندیشد. اگر افکار فرد منظم نباشند، گفتار و رفتار او نیز نمیتواند منظم باشد. بنابراین برای داشتن نظم و تربیت در زندگی فردی و اجتماعی، ابتدا باید افکار خود را مرتب کنیم. آموزههای دینی نیز تأکید دارند که اگر فرد زندگی خود را بر اساس نظم و تربیت اسلامی تنظیم کند، بهطور طبیعی نظم فکری پیدا میکند. حضرت امام خمینی(ره) نیز گفتهاند که نظم در رفتار و حرکات، نظم فکری را به همراه دارد. در مدارس، بهویژه در دبستان، استفاده از بازیهای فکری مانند دومینو برای تقویت نظم و تربیت فکری دانشآموزان توصیه میشود. این بازیها به دانشآموزان کمک میکند تا نظم فکری خود را تقویت کنند، اما باید توجه داشت که نظم فکری و خلاقیت ممکن است در تضاد باشند؛ با این حال، هر دو باید بهطور متوازن آموزش داده شوند. در مدارس، علاوه بر توجه به نظم فکری، به خلاقیت نیز پرداخته میشود و از فعالیتهایی مانند کاردستی و نقاشی برای ارزیابی نظم فکری دانشآموزان استفاده میشود. در دروس مختلف، بهویژه ریاضی، معلمان میتوانند با استفاده از دستهبندی و ردیفکردن به تقویت نظم فکری دانشآموزان کمک کنند.
اخلاق کودک داشتن نظم به افراد کمک میکند تا انرژی خود را درراههای مناسب بهکارگیرند، سازگاری خود را افزایش دهند و بیشتر احساس امنیت کنند. انضباط اخلاقی و رفتاری دانشآموزان میتواند روی آموزش اثرگذار باشد؛ بنابراین، پرورش همراه آموزش مهم جلوه میکند. دانشآموزان باانضباط میتوانند، مسئولیتهای مهم مدرسه را به عهده بگیرند و در آینده هم جامعه، بهخوبی پذیرای این افراد است.
رفتار کودک بیانضباطی مشکلات زیادی برای کودکان و نوجوانان ایجاد میکند و باعث ناکامی آنها میشود. تحقیقات نشان میدهند که استفاده از شیوههای مؤثر انضباطی در خانه و مدرسه میتواند مشکلات رفتاری را کاهش دهد. بهطور خاص، اردوهای چندروزه که در آن کودکان مسئولیتهای خود را بهطور مستقل انجام میدهند، بهعنوان یک روش آموزشی مؤثر عمل میکنند. در این اردوها، دانشآموزان میآموزند که وسایل ضروری خود را همراه بیاورند و نحوه استفاده از آنها را از مربی خود یاد بگیرند. این تجربه به کودکان کمک میکند تا نظم و خودساختگی را در شرایط گروهی تجربه کنند و تحت تأثیر الگوی معلم، کارهایشان را با نظم و قانون انجام دهند.
نوع انضباط والدین تأثیر زیادی بر روابط و رفتار کودک دارد. انضباط استبدادی میتواند کودک را مضطرب و ستیزهجو کند، در حالی که انضباط سهلگیر موجب فقدان مسئولیت میشود. انضباط معتدل به کودک احساس ارزشمندی میدهد و رابطهای مبتنی بر عشق و احترام میان فرزند و والدین ایجاد میکند. والدین باید از تنبیه برای ایجاد نظم و تربیت خودداری کنند، زیرا این روش میتواند به کاهش عزتنفس کودک و افزایش رفتار خصمانه او منجر شود. انضباط مؤثر باید بر پایه مسئولیتپذیری، همکاری و احترام باشد. روشهای نادرست مانند تهدید، سخنرانی مکرر یا ایجاد مقررات نامناسب با سن کودک میتواند باعث کاهش اعتمادبهنفس و بروز مشکلات رفتاری شود.
رابطه دوستانه معلم و دانشآموز عامل مهمی در نظمپذیری دانشآموزان است. این رابطه عاطفی و احترام متقابل موجب میشود که دانشآموزان به راحتی به رفتارهای سازنده و منظم گرایش پیدا کنند. اگر رابطه معلم و شاگرد از قدرت کافی برخوردار نباشد، احتمالاً رفتارهای نظمگریزانه افزایش خواهد یافت. معلمان با احترام به شخصیت دانشآموزان و به عنوان الگو، میتوانند تأثیر زیادی بر نظم و تربیت پذیری آنان بگذارند. همچنین، هنگامی که معلم بتواند به درستی مطالب درسی را منتقل کند و با دانشآموزان ارتباط مثبت برقرار کند، موفقیت بیشتری در تحصیل و پرورش شخصیت آنان به دست خواهد آمد. این فرآیند موجب تقویت پیشرفت تحصیلی و اجتماعی دانشآموزان میشود. در مدارس، معلمان و مسئولان از طریق ثبت رفتارهای دانشآموزان و ارزیابی منظم، پیشرفت یا افول آنان را بررسی کرده و در صورت نیاز، کلاسهای جبرانی برای بهبود وضعیت برگزار میکنند.
نظم و تربیت به عنوان یک ارزش بنیادین در مسیر تربیت فرزندان، نقشی حیاتی در شکلدهی به زندگی فردی و اجتماعی ایفا میکند. این مفهوم که از دیدگاههای مختلف فلسفی، دینی و اجتماعی بررسی شد، تنها به ترتیب ظاهری امور محدود نمیشود، بلکه شامل نظم در افکار، رفتارها، روابط و حتی احساسات است. آموزش نظم از دوران کودکی، بهویژه در خانواده و مدرسه، پایههای استواری برای تربیت افراد منضبط و مسئولپذیر بنا میکند. والدین و معلمان با رفتار الگو و روشهای مؤثر، میتوانند کودکان را به سمت نظمپذیری هدایت کنند. نظم و تربیت اجتماعی نیز به عنوان شرطی برای انسجام جامعه، از طریق قوانین، تعاملات و تعهدات مشترک شکل میگیرد. داشتن نظم و تربیت در زندگی فردی و جمعی، موجب افزایش بهرهوری، کاهش تنشها و رسیدن به اهداف بلندمدت میشود. بدون شک، حفظ نظم نیازمند تلاش مستمر، آگاهی و مسئولیتپذیری است. در نهایت، نظم نهتنها به پیشرفت فردی کمک میکند، بلکه زمینهساز توسعه اجتماعی و فرهنگی نیز هست. بنابراین، توجه به این اصل در تمامی ابعاد زندگی، ضرورتی انکارناپذیر است که میتواند به تعالی فردی و اجتماعی منجر شود.
در صورتی که تمایل دارید تا با دوره های تربیتی متنوع، اردو های ماجرا محور، پرونده های ویژه تربیتی و همچنین استفاده از ظرفیت مشاوران برجسته تربیتی کشوری بهره مند شوید، فقط کافی ست تا به سایت همیار 28 مراجعه کنید و از دوره ها و مقالات ما بازدید بفرمایید.خوشحال می شویم تا نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
همیار 28، یاری برای تربیت
0دیدگاه ثبت شده، نظر تو چیه؟