در دنیای امروز، با وجود دسترسی آسان به اطلاعات و تغییرات سریع اجتماعی، بحث مسائل جنسی در مسیر تربیت به یکی از ضروریترین ابعاد تربیت فرزندان تبدیل شده است. آموزش مسائل جنسی، فراتر از انتقال اطلاعات ساده است؛ بلکه شامل آموزش ارزشها، اخلاق، عفت و مهارتهای زندگی است که به فرزندان کمک میکند تا در برابر چالشهای دوران بلوغ و نوجوانی مقاومت کنند. والدین بهعنوان اولین و اصلیترین مرجع تربیت، نقش کلیدی در این فرآیند دارند. مدارس نیز بهعنوان مکمل خانواده، میتوانند با برگزاری جلسات آموزشی و مشاورهای، خانوادهها را در این مهم یاری کنند. این مقاله به بررسی ضرورت آموزش مسائل جنسی در مسیر تربیت، نمودها و ثمرات این آموزش ها، نقش والدین و مدارس در مسیر تربیت جنسی و ... میپردازد و راهکارهای عملی برای این فرآیند ارائه میدهد.
آموزش مسائل جنسی در تربیت جنسی از اهمیت بالایی برخوردار است و شامل آشنایی فرزندان با وظایف خود، پیشگیری از عوارض ناشی از جهل، مبارزه با اندیشههای پلید و طغیان غریزهای است. شهید مطهری تأکید میکند که باید از هم سنت مخفیکاری و هم آزادی بیمحدود در این زمینه اجتناب کرد. تربیت جنسی به دختران کمک میکند تا با شناخت جنسیت خود افتخار کنند و آمادگی لازم برای نقشهای آینده خانوادگی، همسری و مادری را کسب کنند. اهداف این تربیت شامل ارائه مقررات شرعی، تقویت عفت و اخلاق، شناساندن عوارض انحراف و یاری به کاربرد صحیح قوای جنسی است.
ایجاد نسل سالم: تربیت جنسی در دوران کودکی و نوجوانی به شکلگیری اهداف و ارزشهای مطلوب کمک میکند. ایجاد محیطی ایدهآل در خانه و مدرسه باعث میشود دختران با سلامت روحی و جسمی رشد کنند و به مادران و همسرانی سالم تبدیل شوند.
رشد و تکامل فردی: تربیت جنسی در مسیر تربیت با ارائه اطلاعاتی درباره فلسفه جنسیت، عفت، زندگی مشترک، قواعد بهداشت و مسائل شرعی، به رشد شخصیتی و اخلاقی دختران کمک میکند. این آموزشها از سنین پایین باید آغاز شود تا به سعادت فردی و اجتماعی منجر شود.
ایجاد جامعه سالم: سلامت جامعه به سلامت افراد و روابط آنها بستگی دارد. تربیت جنسی در مسیر تربیت صحیح میتواند از فساد فردی و اجتماعی جلوگیری کند و به ساختن جامعهای سالم و متعادل کمک کند. بدون این تربیت، افراد ممکن است به راههای نادرست روی آورند که هم خودشان و هم جامعه را به خطر میاندازد.
خانواده بهعنوان اولین و اساسیترین محیط تربیت و یکی از ارکان اصلی تربیت مطلوب، نقش کلیدی در شکلگیری رفتارهای جنسی سالم فرزندان دارد. بسیاری از مشکلات روانی و اجتماعی با حضور یک خانواده سالم و پایدار قابلحل است. والدین باید از سنین پایین (حتی قبل از 3 سالگی) به آموزش مسائل جنسی در مسیر تربیت جنسی فرزندان توجه کنند و محیط مناسبی برای آموزشهای لازم فراهم کنند. پدر و مادر با شناخت مراحل رشد جنسی کودکان و نوجوانان، میتوانند واقعیتها و ارزشهای فرهنگی جامعه را به آنها منتقل کنند. آموزشهای بیموقع، ناکافی یا غیرواقعی میتواند باعث اضطراب، انحراف فکری یا مخفیکاری شود. بنابراین، پاسخگویی مناسب و سنجیده به پرسشهای مسائل جنسی فرزندان ضروری است.
والدین باید با ایجاد رابطهای دوستانه، پر از احترام و اعتماد، اطلاعات صحیحی درباره هویت جنسی، روابط انسانی، بهداشت، مهارتهای زندگی و ارزشهای اخلاقی و مسائل جنسی به فرزندان منتقل کنند. این آموزشها باید در چارچوب عفت و حیا و بدون استفاده از کلمات نامناسب ارائه شوند. همچنین، الگوبرداری از رفتار والدین برای فرزندان مؤثرتر از گفتار است. پایهریزی ارزشهای اخلاقی در خانواده به کودکان کمک میکند تا در دوران بلوغ و نوجوانی تصمیمات مسئولانهتری بگیرند. اگرچه بسیاری از والدین پرداختن به مسائل جنسی در مسیر تربیت را دشوار میدانند به دلیل حجب و حیا، اما رعایت تعادل بین حیا و ارائه اطلاعات ضروری است. والدین باید از زیادهگویی و پرداختن به حواشی پرهیز کنند و بهجای آن، ارزشها و مهارتهای اساسی در مسائل جنسی را به فرزندان منتقل کنند.
اولین و مهمترین مسئله درزمینه وظایف والدین، این است که بداند در مباحث آموزشی، اخلاقی، تربیتی و اعتقادی فرزندشان باید بهطور مستقیم درگیر باشند. لازم است این درگیری در تعامل با مسئولان آموزشوپرورش فرزندانشان در مدارس صورت گیرد. اهمیت مسائل جنسی در مسیر تربیت بهاندازه مسائل آموزشی و درسی است. به عبارت بهتر، پدر و مادر همانقدر که دلنگران امور درسی فرزندشان هستند باید همان مقدار هم در امور تربیتی و اعتقادی دغدغه داشته باشند چون هیچ تفاوتی بین این دو نیست و هردو در آینده سازی دانش آموز نقش مؤثری دارند.
بیداری زودهنگام جنسی در کودکان نباید مورد تشویق قرار گیرد. این به معنای ناآگاه نگهداشتن کودک درباره بدن خود نیست، بلکه نباید او را بهصورت تصنعی و تحریکآمیز درگیر این موضوع کرد. بیداری نابهنگام میل جنسی باعث اشتغال فکری کودک به مسائلی خارج از برنامه طبیعی رشد او میشود. در این سن، کودک باید مهارتهای اساسی مانند خواندن، نوشتن، حساب کردن، جهانشناسی، انسانشناسی و خداشناسی را بیاموزد و پس از آن با مسائل جنسی در مسیر تربیت آشنا گردد.
بیداری زودهنگام میل جنسی در کودکان میتواند باعث اشتغال فکری و انحرافات رفتاری شود. این امر به جای کمک به رشد سالم کودک، او را درگیر مسائلی میکند که در برنامه طبیعی زندگیاش پیشبینی نشده است. کودک باید ابتدا مهارتهای اساسی زندگی را بیاموزد و سپس با مسائل جنسی در مسیر تربیت آشنا شود. تحقیقات نشان دادهاند که بیداری نابهنگام جنسی میتواند زمینهساز رفتارهای نادرستی مانند خودارضایی، سوءاستفاده جنسی و مفاسد اخلاقی شود.جلوگیری از احساس جنسی زودرس دو جنبه دارد: یکی مراقبتهای والدین در رفتار خود و دیگری مراقبت در تربیت فرزندان.
مراقبت والدین در رابطه با خود
والدین باید محل خواب کودک را جدا کنند، از شوخیهای فیزیکی در حضور او بپرهیزند، در نوازشها متانت داشته باشند، در آرایش سادگی را رعایت کنند، از تماشای فیلمهای نامناسب خودداری کنند و روابط زناشویی خود را پوشیده نگه دارند. این مراقبتها برای داشتن فرزندی سالم در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی ضروری است. والدینی که به این اصول پایبند باشند، زمینه تربیت صحیح فرزند خود را فراهم میکنند.
مراقبت والدین از فرزندان با محوریت مسائل جنسی
پوشش و لباس: از پوشیدن لباس تنگ و چسبان یا لباسی شبیه به لباس جنس مخالف خودداری کنند؛ از سن 3 سالگی به بعد باید لباس کودک بهنوعی حاکی از جنسیت او باشد. لباسهای او چسبان و تنگ نباشد. لباسهای زیر، زبر نباشد که باعث تحریک او میشود.
بازیها: بازیها روابط و معاشرتهای کودکان با یکدیگر را زیر نظر داشته باشند. بهتر آن است که بازیها در حضور والدین و در معرض دید آنان باشد، بازیهای افراد بالغ با کودکان بهویژه در رابطه با جنس مخالف باید زیر نظر و تحت مراقبت باشد.
دستکاریها و لمسها: ضروری است به کودک تفهیم شود که درست نیست او بدن خود را دست بزند و یا دیگران حق ندارند به بدن او دست بزنند.
نوازشها: نوازش مادران با کودکان خردسال باید تحت ضابطه باشد.بهطورکلی والدین باید در مسیر آموزش مسائل جنسی به سه بعد هدایت جنسی، تعدیل غریزه و کنترل رفتارها، فعالیت داشته باشند و فرزندان خود را در موارد یادشده راهنمایی و هدایت کنند.
دوره دبستان، مرحلهای حساس و سرنوشتساز در تثبیت شخصیت اخلاقی و تربیتی کودک است. در این دوره، پایههای یادگیری، عادات و روابط اجتماعی شکل میگیرد و احتمال بروز لغزشها و انحرافات وجود دارد. در نظام تربیتی اسلام، توصیههایی برای آموزش و مراقبت از کودکان ارائه شده است.
امام علی (ع) میفرمایند: «آنکس که مکلف به ادب شود، بدیهایش اندک میگردد.»
از هفتسالگی به بعد، آموزشهای خاصی در زمینه تربیت، بهویژه مسائل جنسی در مسیر تربیت، توصیه شده است.
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «وقتی فرزندانتان به سن هفتسالگی رسیدند، آنها را به نماز امر کنید و در دهسالگی، بستر خوابشان را از هم جدا کنید.»
این تأکیدات نشاندهنده اهمیت مسائل جنسی در مسیر تربیت در این دوره است. هدف از این آموزشها، پیشگیری از بیداری زودرس جنسی است، نه آگاه نگهداشتن کودک از احساسات واقعی جنسی.
روانشناسان سنین 7 تا 12 سالگی را دوره نهفتگی جنسی میدانند؛ بنابراین آموزشهای این دوره نباید بهگونهای باشد که باعث تحریک زودهنگام شود. بااینحال، کودکان قدرت درک برخی مفاهیم را دارند، مثلاً میتوانند بفهمند چرا باید هنگام ورود به اتاق خصوصی والدین اجازه بگیرند یا چرا بستر خوابشان باید جدا باشد.مدرسه در کنار خانواده نقش مکمل را در پرداختن به مسائل جنسی در مسیر تربیت دارد، اما مسئولیت اصلی بر عهده والدین است. در صورت نبود مادر به دلایلی مانند طلاق، مرگ یا بیماری، آموزش مسائل دوران بلوغ دختران باید بر عهده زنان خانواده (عمه، خاله، مادربزرگ) یا در صورت نبود فرد مناسب، یکی از مربیان مدرسه باشد. نکته مهم دیگر، آسیبپذیری بیشتر دختران در این زمینه است، زیرا از نظر جسمی ضعیفتر از پسران هستند و بلوغ زودتری دارند. بسیاری از دختران در زمان بلوغ اطلاعات کافی ندارند و این موضوع آنها را در معرض خطر انحرافات قرار میدهد. بنابراین، والدین و مربیان باید مراقبتهای لازم را داشته باشند و آنها را با تربیت دخترانه برای ورود به این دوران آماده کنند. جشن تکلیف، فرصت مناسبی برای این آگاهیبخشی است.
مادر نقش اساسی در تربیت فرزند، بهویژه دختران دارد و نخستین الگوی آنها در زندگی است. او نخستین کسی است که کودک از او سرمشق میگیرد و وارد دنیای اجتماعی میشود.
به گفته آدلر: «مادر نخستین گذرگاه کودک به زندگی اجتماعی است.»
اسلام نیز به نقش محوری مادر در جامعه تأکید دارد و او را عامل اصلی تربیت نسل آینده میداند. دختران رفتار مادران خود را تقلید کرده و از آنها مهربانی، ایثار، اخلاق، اعتمادبهنفس و انسانیت را میآموزند. قبل از انتخاب راه و روش زندگی، آنها به الگویی نیاز دارند که مادر این نقش را ایفا میکند. تأثیر مادر در شش سال اول زندگی بسیار عمیق است، زیرا کودک هنوز وارد مدرسه نشده و تمام آموزشهای اولیه را از مادر دریافت میکند. این تأثیرگذاری بعدها در انتخاب همسر و شکلگیری دیدگاههای دختر درباره زندگی نیز نمایان میشود. دختران معمولاً علاقه دارند درباره بارداری و مسائل مرتبط اطلاعات کسب کنند. در اینجا مادر باید محرم اسرار دختر باشد و آموزشهای لازم درباره مسائل جنسی، بهداشت، سلامت و عفاف و حیا را به او ارائه دهد.
دختر باید یاد بگیرد که با هرکسی نمیتواند معاشرت کند، سعادت خود را بشناسد و از گوهر عفت خود محافظت کند. مادر باید از کودکی، او را نسبت به خطر روابط ناسالم آگاه کند. دوستی و ارتباط صمیمانه مادر و دختر ضروری است تا دختر بتواند نگرانیهایش را با مادر در میان بگذارد. مادران باید از سن ۹ یا ۱۰ سالگی دختران را با مسائل مربوط به قاعدگی، غسل و بهداشت شخصی آشنا کنند تا هنگام مواجهه با این تغییرات، دچار ترس و اضطراب نشوند. برخی دختران به دلیل ناآگاهی، قاعدگی را نشانه بیماری میدانند و دچار استرس میشوند. آگاهیرسانی قبل از دوران بلوغ، از این مشکلات جلوگیری میکند.
مدرسه نیز نقش مهمی در تکمیل آموزشهای مادر دارد. دختران باید بیاموزند که هنگام مشاهده تغییرات بلوغ، آن را با مادر در میان بگذارند و از گفتن مسائل جنسی به افراد دیگر خودداری کنند. مدارس نیز باید با برگزاری جلسات مشاوره، ارتباط اعتمادآمیز بین والدین و فرزندان را تقویت کنند. دختران ابتدا باید جنسیت خود را بشناسند و سپس وظایف و مسئولیتهای آن را درک کنند. در این مسیر، نقش معنوی مادر در شکلدهی باورهای درونی دختر بسیار مهم است.
آموزش ارزشهای دینی و تربیت دینی باید بهگونهای باشد که دختران در همه حال خدا را ناظر بر اعمال خود بدانند. معرفی زنان پاکدامن و الگوهای دینی، حس قهرمانجویی آنها را تقویت میکند و آنها را به سمت رفتارهای درست سوق میدهد. مادران باید با زبانی ساده مفاهیم اعتقادی مانند توحید، نبوت، معاد، ثواب و عقاب را برای دختران توضیح دهند. آموزش اخلاق و تربیت معنوی برای دختران ضروری است، زیرا بدون آن، زندگی معنای خود را از دست میدهد و فرد دچار بحرانهای اخلاقی و اجتماعی میشود. با پرورش صحیح، دختران به زنانی مستقل، آگاه و پاکدامن تبدیل میشوند که میتوانند نسل آینده را بهدرستی تربیت کنند.
امام علی (ع) ادب نداشتن را منشأ همه بدیها دانسته و بر اهمیت تربیت نوجوان تأکید کرده است. او در نامه ۳۱ نهجالبلاغه خطاب به امام حسن (ع) میفرماید: «قلب نوجوان مانند زمین خالی است که هرچه در آن بکاری، میپذیرد.»
بنابراین، تربیت دختران پیش از شکلگیری شخصیت آنها ضروری است. با رشد سنی و جنسی دختران، نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف در آنها شکل میگیرد. برای هدایت صحیح این نیاز، پدران باید با دختران خود رابطهای دوستانه و صمیمی برقرار کنند. اگر پدر این خلأ عاطفی را پر نکند، دختر ممکن است برای جبران آن به روابط ناسالم با پسران خارج از خانه روی بیاورد. به همین دلیل، ضروری است که پدران روزانه حداقل ۱۵ تا ۳۰ دقیقه را به گفتوگو، در آغوش گرفتن و همراهی با دختران خود اختصاص دهند. این اقدامات به تأمین نیاز عاطفی دختران کمک کرده و از بروز انحرافات در مسائل جنسی پیشگیری میکند.
مدارس نیز میتوانند با برگزاری جلساتی، پدران را از اهمیت این نقش آگاه سازند.هرچه دختر نوجوان از محبت پدر سیرابتر باشد، کمتر جذب توجه و محبت پسران جوان در خارج از خانه خواهد شد. محبت و حمایت عاطفی پدر، دختر را در برابر خطرات جنسی و اجتماعی مصون میسازد. به همین دلیل، توصیه میشود که پدران دختران خود را در آغوش بگیرند، ببوسند و ارتباط کلامی مثبت با آنها داشته باشند. اگر پدران به دلیل مشغله کاری زمان کافی برای این کار نگذارند، ممکن است آینده عاطفی دخترشان تحت تأثیر منفی قرار گیرد. بررسیها نشان میدهد که دختران ۳ تا ۶ ساله پدر خود را بهترین و جذابترین مرد دنیا میدانند و رفتار، ظاهر و شخصیت او را با دقت زیر نظر دارند. این مشاهدات در شکلگیری تصویر مرد ایدهآل آنها تأثیر مستقیم دارد. پدرانی که با همسر و دختران خود با احترام و محبت رفتار میکنند، الگویی مثبت برای آینده فرزندشان ایجاد میکنند.
به گفته پیاژه: «یک دختربچه به پدری نیاز دارد که گرم، مهربان و پرشور باشد و میان دختر و پسر خود تبعیض قائل نشود.»
در اسلام نیز به محبت ویژه نسبت به دختران تأکید شده است. بنابراین، پدران باید علاوه بر تأمین مالی خانواده، نقش حمایتی و عاطفی خود را نیز جدی بگیرند تا دختران در مسیر رشد سالم و متعادل قرار گیرند.
اولین گام در مسائل جنسی در مسیر تربیت، افزایش آگاهی والدین، بهویژه مادران است. بسیاری از مادران جوان اطلاعات کافی در این زمینه ندارند، به همین دلیل مدارس با برگزاری جلسات آموزشی، سعی در ارتقای دانش آنها دارند. جذب والدین به این جلسات از طریق ارائه راهکارهای عملی و مشارکت فعال آنها در بحثها، تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت. این جلسات نباید صرفاً به مباحث تئوری محدود شوند، بلکه باید فضای گفتوگو و تبادل تجربه بین مادران فراهم شود. مشاوران مدارس باید بهتدریج و به روشهای غیرمستقیم، والدین را از مشکلات تربیتی فرزندانشان آگاه کنند. جلسات آموزش خانواده فرصت مناسبی برای آشنایی والدین با تغییرات روحی، روانی و فیزیولوژیکی دختران در دوران بلوغ است. دعوت از متخصصان زنان نیز میتواند اطلاعات دقیقتری در این زمینه ارائه دهد.
نخستین کسی که متوجه تغییرات و مشکلات فرزند میشود، مادر است. اگر مادر آگاهی و مهارت لازم را نداشته باشد، ممکن است نتواند مشکل را بهدرستی مدیریت کند. مادران باید با فرزندان خود رابطهای عاطفی و حمایتی داشته باشند و بهجای تنبیه و تحقیر، با جملات محبتآمیز آنها را راهنمایی کنند. اعتمادسازی میان مادر و دختر بسیار مهم است و مادر باید رازدار باشد تا فرزند در صورت بروز مشکل، اولین نفر او را در جریان بگذارد. اگر مادران شرایطی امن، شاد و بدون قضاوت ایجاد کنند، فرزندان بدون ترس در مورد مسائل خود صحبت میکنند. اما اگر مادر مسائل جنسی و خصوصی فرزند را با دیگران در میان بگذارد، کودک احساس امنیت خود را از دست میدهد و دیگر با او درد دل نخواهد کرد. بنابراین، آموزش خانواده برای تقویت این مهارتهای ارتباطی ضروری است.
کودکان از سنین پایین متوجه تفاوتهای جنسیتی میشوند و سؤالاتی در این زمینه میپرسند. والدین و مربیان باید با زبانی ساده و متناسب با سن کودک، بدون شرم یا ناراحتی، به این سؤالات پاسخ دهند. برخی کودکان حساستر هستند و ممکن است احساس گناه کنند، بنابراین نباید آنها را از دریافت اطلاعات ضروری محروم کرد. کودک چهارساله بهصورت عقلانی کنجکاو است که نوزاد از کجا میآید و دانستن اینکه در بدن مادر رشد میکند، برایش کافی است.
در سنین ۵ و ۶ سالگی نیز سؤالات بیشتری مطرح میشود که والدین باید پاسخهای درست و صادقانه بدهند تا اعتماد کودک جلب شود. چگونگی آموزش این مسائل به فرهنگ و باورهای جامعه بستگی دارد. بسیاری از سؤالات کودکان در این حوزه ذهنی است و والدین باید آنها را در همان سطح ذهنی مدیریت کنند. برای جلوگیری از کنجکاویهای نامطلوب، باید از تنهایی بیشازحد کودک جلوگیری کرد و او را به فعالیتهای جمعی و هنری مانند نقاشی، شعر و داستاننویسی تشویق کرد. همچنین، اگر کودک با اطلاعات نامناسبی مواجه شد، والدین، بهویژه مادر، نقش مهمی در هدایت و پاسخگویی مناسب در مسائل جنسی دارند.
آموزش مسائل جنسی در مسیر تربیت بهعنوان بخشی اساسی از تربیت فرزندان، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت سالم و روابط اجتماعی دارد. این آموزشها نه تنها به کسب اطلاعات صحیح میانجامند، بلکه به پرورش ارزشها، عفت، اخلاق و مهارتهای زندگی کمک میکنند. والدین، بهویژه مادران و پدران، بهعنوان اولین مرجع تربیت، مسئولیت سنگینی در این زمینه بر عهده دارند. آنها باید با شناخت مراحل رشد جنسی فرزندان و با رعایت اصول حیا و عفت، محیطی امن و صمیمانه فراهم کنند تا فرزندان بتوانند بدون ترس یا شرم، سؤالات خود را مطرح کنند. مدارس نیز مکمل خانواده در این فرآیند هستند و میتوانند با برگزاری جلسات آموزشی و مشاورهای، نقش مؤثری در افزایش آگاهی والدین و فرزندان ایفا کنند. اهمیت این تربیت در پیشگیری از انحرافات، تقویت سلامت روانی و جسمی، و تربیت نسلی سالم و متعهد به ارزشهای اخلاقی و دینی نمایان است. در نهایت، توجه به اقتضائات سنی، ایجاد ارتباط صمیمانه و انتقال اطلاعات دقیق و مناسب، کلید موفقیت در تربیت جنسی در مسیر تربیت است که به ساختن فردیت قوی و جامعهای سالم منجر میشود.
در صورتی که تمایل دارید تا با دوره های تربیتی متنوع، اردو های ماجرا محور، پرونده های ویژه تربیتی و همچنین استفاده از ظرفیت مشاوران برجسته تربیتی کشوری بهره مند شوید، فقط کافی ست تا به سایت همیار 28 مراجعه کنید و از دوره ها و مقالات ما بازدید بفرمایید.خوشحال می شویم تا نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
همیار 28، یاری برای تربیت
0دیدگاه ثبت شده، نظر تو چیه؟